ژاله وفا :وضعیت سنجی ۴۰۴ – جنبش همگانی و لزوم بدیلی از جنس خود مردم

mana neyestanni

هر جنبش ملی که سراسری می شود و وجدانی همگانی آنرا هدایت می کند، نیازمند بدیلی شفاف است که چشم انداز آینده را برای همه شرکت کنندگان در جنبش روشن کند.
ابهام، زبان قدرت و شفافیت، زبان آزادی است. لذا نظام جانشین و آینده هر چه شفاف تر به تصویر درآید، از سوء استفاده قدرتمداران و ناشناخته ها که مبهم میگویند و می نویسند و رفتارمی کنند، جلوگیری به عمل خواهد آمد.
بارها در بین شعارها و نوشته ها در دفاع از جنبش مردمی می شنویم : رهبر منم، رهبر تویی .
 این جمله از یک لحاظ صحیح است و آن زمانی است که منظور، شرکت دادن همه شهروندان در رهبری جامعه باشد.
توضیح آنکه انقلاب به مثابه روش، جانشین کردن تغییر از «بالا»، با تغییر از «پایین» است.
همگی می دانیم که سالیان متمادی، شعاراصلاح طلبان حکومتی؛ ” فشار از پایین، چانه زنی در بالا ” بود و نیز انقلاب را امری مذموم و خشونت بار تعریف می کردند. فکر جمعی جباری که به جامعه القا می کرد که مردم توانایی تغییر را ندارند و تغییر در «بالا»، با چانه زنی و معامله صورت می گیرد و نقش مردم را تنها به عامل فشار فرو می کاست و مسلما در توزیع قدرت، چانه زنی بین چانه زنان انجام می گرفت و رانت قدرت بین چانه زنان تقسیم می شد. اصلاح طلبان حکومتی هیچگاه حق رهبری همگانی مردم را برسمیت نشناختند و از انقلاب مردمی که درآن تغییر از «پایین» جامعه رخ دهد وحشت داشتند چون دیگر چانه زنی در «بالا» و تقاضای رانت قدرت بی معنی می شد و در همان حال که انقلاب مردمی 57 را که حاصل جنبش همگانی مردم بود، دو دستی تقدیم نظام ولایت فقیه کرده و ملک طلق نظام می دانستند، مردم را از داشته مهم خود یعنی انقلاب محروم می داشتند و از انقلاب آینده مردم را می هراساندند و از مردم تنها برای نگاه داشتن خود در بطن قدرت به مثابه ابزار ایجاد فشار سوء استفاده می کردند. اکنون شاهدند که آنهمه القائات برای نگاه داشتن نظام بی اثر شده و تمامی ایران به انقلاب برخاسته است. در حالی که با ریزش نیروهای وفادار به نظام ولایت فقیه مواجهیم و حتی «جمعی از طلاب و مدرسین حوزه‌های علمیه قم، مشهد و تهران» در شبکه‌های اجتماعی در بیانیه ای که در 8 مهر ماه 1401 منتشر کرده اند, از حکومت جمهوری اسلامی خواسته‌اند که به کشتار مردم معترض در خیابان‌ها پایان دهد و تاکید کرده اند: “به‌عنوان کسانی که عمر خود را در راه تحصیل علوم دینی صرف کرده‌ایم، قاطعانه و با اطلاع کامل عرض می‌ کنیم که در این حکومت موسوم به اسلامی، هیچ‌ یک از صاحب‌ منصبان تأثیرگذار و افراد دارای تریبون مجتهد نیستند و تحصیلات حوزوی درخوری ندارند: نفر اول حکومت، یعنی آقای علی خامنه‌ای، به هیچ‌ وجه مجتهد محسوب نمی‌شود، تا چه رسد به مرجع تقلید.»، شاهد هستیم که تمامیت خواهان و نیز برخی از اصلاح طلبان حکومتی در  کلاب هاوس اظهار می دارند که  برای آرام کردن مردم کافی است چند رانت خوار و معاون وزیر را دستگیر کنند و به زندان بیافکنند تا صداها آرام بگیرد و در مقابل تحمیل حجاب به زنان ایران نیز موضع نگرفته اند. زیرا بنا بر اذعان و اعتراف مهمی که از سوی سردبیر سابق کیهان( مهدی نصیری) پخش شده است:  “بحث حجاب اجباری برای حاکمیت اصلا بحث اسلام نیست، بحث سیاسی است.  چرا که حاکمیت در برابر دزدی‌های کلان مسئولین با عطوفت برخورد می‌کند اما در برابر نوع پوشش جوانها خشن برخورد می‌کند، چرا که حجاب اجباری، خواست اقلیت حامی حاکمیت است و حاکمیت نمی‌خواهد حمایت هسته‌ی سخت اقلیتی را از دست بدهد!”
در همه جامعه های زیر سلطه، همه قدرتمدارنی که در «بالا» قرار داشته و دارند برای «پایین» جامعه نقشی برای رشد خود حتی تنظیم و سامان دادن زندگی و وقت خود باقی نگذاشته اند.
از اینرو شاهد بند از بند گسسته شدن جامعه ها هستیم، شاهد مهاجرت میلیونی مردم از وطن مآلوف خود به قصد رفتن به جایی که در آن از ابتدایی ترین حقوق خود محروم نباشند هستیم، شاهد نابرابریهای روز افزون و تبعیضات ضد حقوق هستیم.
«بالا»نشینان، همان قشرهای مسلط، بریده و گسسته از جامعه ای هستند که در آن مردمان از حقوق خود به ویژه حق رهبری محرومند. «بالا» نشینان مدیریت فراگیر را «حق خود» می‌پندارند. در واقع امر هر مدیریتی از «بالا» جز خرابی ببار نمی آورد. چرا که این انحصار قوه رهبری، در “بالا” نشینان باعث می شود که  قشرهای «پایین» بایستی قوه رهبری خود را تابع قوه رهبری «بالا» در آورند. یعنی خود را ناتوان فرض کنند یعنی بطور مدام به تحقیر داشته ها و توانایی ها و استعداد های خود بپردازند. زیرا جز با روش تحقیر غیرممکن است کسی قوه رهبری خود را منفعل کند. این، آن تخریبی است که مدیریت از «بالا» بدون مشارکت «پایین» ببار می آورد.
برای درک این مهم به جنبش کنونی نظر افکنیم. حتی در یک نمونه حجاب اجباری، دو اصل  استقلال یعنی حق انتخاب پوشش و آزادی یعنی حق انتخاب نوع پوشش، سالیان متمادی است که از  زنان ایران سلب شده است. چرا که اقلیت کوچکی زورمدار «بالا»نشین، حق خود دانسته اند برای نیمی از جمعیت ایران تعیین تکلیف کنند و آنها را از حق رهبری خود محروم نگاه دارند. روزی که همه زنان ایران شجاعت بدست گرفتن استقلال رای و آزادی خود را بکار برند و همه زنانی که خواهان انتخاب آزاد نوع پوشش خود هستند و از حجاب اجباری دلزده اند، یکپارچه در مدارس و دانشگاها و خیابانها و محیط کار و خانواده و ادارات و… از این اجبار سر باز زنند، و با ممارست، دو اصل استقلال و آزادی خود را خود بدست گرفته و قوه رهبری خود را بدست بگیرند، زمانی خواهد رسید که این بکار گیری حق رهبری آنچنان بدیهی خواهد شد که با نگاه به گذشته، خود زنان باور نمی کنند چرا سالیان متمادی خود را از این حق محروم کرده بودند.
هر استبداد فراگیری زمانی استقرار می‌جوید که قوه‌های رهبری شهروندان، بطور کامل، به تسخیر «بالا» در آیند و اکثریت بزرگ گرفتار عقده خود ناتوان‌انگاری و یأس از بازیافتن منزلت انسان حقوقمند بگردد.
و به میزانی که مردم از تابعیت از اوامر «بالا»نشینان سر باز می زنند، «پایین»، از تحقیر خود رها می شود و به توانایی خود در اداره امور خویش باور می آورد و چنانچه «پایین»، در یابد که اگر به حقوق خود عمل کند، و تغییر قدرت را با جانشین کردن حقوق در رابطه ها اعمال کند، در جا «بالا» بی نقش می شود و موقعیت خود را از دست می دهد.
 از این‌رو، بهمان نسبت که تابعیت کم‌تر می‌شود، «پایین»، رهاتر از تحقیر و عقده خود ناتوان انگاری و یأس، در اداره امور خویش، بیشتر سهم پیدا می‌کند. زیرا اگر تغییر جانشین قدرت کردن حقوق در تنظیم رابطه‌ها انجام بشود، از آنجا که شهروندان می‌توانند به حقوق خود عمل کنند، «بالا» بی‌نقش می‌شود و تغییر از «بالا» با بکار بردن زور بی‌محل می‌گردد. بدین‌قرار، عمل به حقوق هم قدرت و هم «بالا»را بی‌محل می‌کند.
و چون هر تغییری از «بالا» یعنی بکار بردن قدرت بر علیه حقوق شهروندان، در فوق  تاکید کردیم که مدیریت از «بالا» جز تخریب و ویرانی ببار نمی آورد.
 پس به میزانی که هر ایرانی به این امر باور بیابد که رهبر اوست و حق رهبری درونی اوست، جامعه ایران از قدرت به مثابه زور متمرکز بر علیه همه رها می گردد و همه شهروندان ایرانی حقوق را تنظیم کننده رابطه‌های خود خواهند کرد. این گونه است که جمهوری حقوند یا حقوقمند شکل می گیرد و محقق می شود.
انقلاب وقتی رخ می دهد که ملتی از نقش قدرت در تنطیم رابطه‌ها بکاهد و بر نقش حقوق در تنظیم رابطه‌ها بیافزاید.
اما شعار رهبر منم، رهبر تویی. چنانچه این من و شماها  مسئولیت ارائه برنامه مدون و راه حل منطبق با حقوند بودن انسان و شهروند ایرانی و حقوق ملی و حقوق طبیعت و حقوق جامعه ملی به مثابه عضوی از جامعه جهانی را نداشته باشد، منجر به هرج و مرج خواهد شد.

 

ws-zan-2-404
انقلاب امری است مستمر و در میهن ما ایران به خاطر موقعیت ژئوپلیتیکی که داشته است در قرن معاصر پر شمار بوده است.جنبشهای مردم رشته بهم پیوسته ای است که دارای روشها و اهداف یکسان بوده است: خواست استقلال و آزادی و رشد بر پایه عدالت. مردم خواستار استقلال کشور نه به معنی انزوا و عدم مراوده و ارتباط با سایرکشورها بلکه به معنای مخالفت با زیر سلطه کردن وطن خود و دخالت قدرتهای خارجی در امور کشور بودند و خواستار این بودند که حاکمیت، توسط جمهور مردم بدون دخالت هر قدرت خارجی خواست مشترک مردم ایران در همه جنبشها و انقلابهایش بوده است. از آنجا که نه دولتهای مرکزی و نه قدرتهای خارجی و نه آن بخش از اپوزیسون وابسته، تغییر از «پایین» را تاب نمی آورند، ملت ایران در جنبشهای خود بر تحقق اصول آزادی برای همگان و استقلال خود و وطن خود و نیز رشدی که بر پایه عدالتی همه گیر باشد را دنبال می کردند. زنهار که رها کردن تجربه و اهداف نسلهای قبلی جنبش کنونی را پا نگرفته ابتر خواهد کرد.
نسل امروز اگر بخواهد خویشتن را مسئول تغییرکردن و تغییر دادن بداند، بناچار، باید اصولی را به عمل درآورد که این تغییرکردن و تغییر دادن را میسر می‌کنند.
تجربه بهار عربی نشان داد که جنبشهایی که برای آینده کشور خود و نظامی که قصد دارند جانشین کنند بدیل مجهز به برنامه ندارند، موفق نشده ابتر می شوند. به عنوان نمونه آقای البرادعی در مصر ادعای جانشینی دولت مبارک را داشت ولی حتی در مقابل اخوان المسلمین برنامه ای نداشت که بتواند نظر موافق ملت مصر را جلب کند. لذا السیسی کودتا کرد و دولتی بمراتب خشن تر از دولت مبارک برسر کار آورد.
بر همه شرکت کنندگان در جنبش است که هم از خود تصویری روشن از چشم انداز آینده مطلوب و مقبول را خواستار باشند و هم از هر گروه سیاسی برنامه مدون برای اداره آینده ایران بر مبنای رعایت حقوق مردم را طلب کنند. جانشینی قدرت، ساده ترین امر است. بسیاری از مدعیان امروز در اپوزیسیون فاقد برنامه اند و تنها به قصد جانشینی راس قدرت وارد میدان دفاع از جنبش برآمده اند آنهم با سوابقی پرخشونت و وابسته به قدرتهای خارجی.
مفتخرم که بگویم به جمعی تعلق دارم که از سال 1360 با نظام استبدادی حاکم به مبارزه برخاسته وفادار به اصول استقلال و آزادی و حقوق ملت، تجربه نسل انقلاب را پی گرفته است و مبارزه را امری مستمر و پایدار دانسته لذا به آینده وبا همیاری آقای بنی صدر اولین منتخب ملت ایران، به موقع به نیاز جامعه و جنبش به این چشم انداز نیز فکر کرده است و
1- هم قانون اساسی مفصل بر مبنای حقوق پنجگانه را تهیه و تدوین کرده است که در آن تغییر تنها از «پایین» ( مشارکت جامعه مدنی در اداره امور خویش ) ممکن است (1)
2- کتاب حقوق پنجگانه ( حقوق انسان، حقوق شهروندی، حقوق جامعه ملی، حقوق طبیعت، و حقوق جامعه ملی به مثابه عضوی از جامعه جهانی ) (2)
3-هم برنامه عمل برای اداره اقتصادی تولید محور را ارائه کرده است
4- و هم ساختار حقوقی اداره دوران گذار برای انتقال حاکمیت را ارائه داده است
تا جنبش همگانی مردم ایران در فراز و نشیبهای پیش رو بی برنامه و بی بدیل نماند و زور پرستان نتوانند آنرا بی برنامه و بی چشم انداز و “شورشی موقت” و بی آینده تعریف نمایند.
و این سه بخش مهم برنامه را بموقع در معرض قضاوت و نقد جامعه قرار داده است.
انتخاب گر مردم ایرانند و شرکت کنندگان در جنبش هر چه بیشتر در پی نقد و نظر و تعمق در محتوای برنامه های ارائه شده باشند، زودتر جنبش را به سامان می رسانند.
ژاله وفا عضو مجامع اسلامی ایرانیان

jalehwafa@yahoo.de

طرح از مانا نیستانی

 

(1) کتاب قانون اساسی بر اساس حقوق پنجگانه
https://banisadr.org/index.php?option=com_content&view=article&id=1099:2019-05-15-21-27-24&catid=9&Itemid=141
(2) کتاب حقوق پنجگانه
https://banisadr.org/index.php?option=com_content&view=article&id=983:2018-08-15-18-12-38&catid=9&Itemid=141

(3) برنامه ای برای عمل سیاسی مداوم
https://banisadr.org/index.php?option=com_content&view=article&id=21:2013-03-03-07-21-47&catid=9&Itemid=141
(4) ساختار حقوقی دوران گذاربرای انتقال حاکمیت به مردم ایران
https://banisadr.org/index.php?option=com_content&view=article&id=1099:2019-05-15-21-27-24&catid=9&Itemid=141

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Next Post

ژاله وفا : وضعیت سنجی ۴۰۵- بنی صدر:"انقلاب هدیه نسل جوان به ایران کهن است ."

ج اکتبر 7 , 2022
  ۱۷مهرماه۱۴۰۱سالگرد برحمت ایزدی پیوستن آقای ابوالحسن بنی صدر نخستین ریاست جمهوری منتخب آزاد تاریخ مردم ایران است.فردا هموطنان گرامی از اقصی نقاط جهان در پاریس برای بزرگداشت وی درآرامستان وی جمع می شوند. در این روزها که شاهد برپایی جنبش همگانی و به تعبیر مردم در خیابان خاضر،انقلاب مردمی […]
bws-banisadr jonbesh

پست‌های مرتبط

نویسنده

ژاله وفا

درباره من

شبکه‌های اجتماعی

Instagram